زینب سادات مامان زینب سادات مامان ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

زندگی من،زینب سادات

چهل هفته و چهار رووووز:))

1394/5/7 17:1
نویسنده : miss.azar
41 بازدید
اشتراک گذاری
نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت؟!

بارداریم خیلی طولانی شدددد


همش فکر میکردم که قراره زودتر از اینا زایمان کنم مثلا دیگه نهایتش 38 یا 39 هفته!ولی مثل اینکه نه،هنوووووز هیچ خبری از درد و زایمان نیست. شکم مامانی خیلی گرد و قلبمه شده انگار که واقعا یه توپ بسکتبال بزررررگ گذاشتن زیر پیرهنم که هراز چند گاهی یه تکونی میخوره.

این روزای اخری همش باید حواسم به تکونات باشه دخملم!واااای که چقد سخته یه وقتایی که تکون نمیخوری و مامان همش باید باهات حرف بزنه تا یه حرکتی نشون بدی ولی امان از اون وقتایی که همینجوری هی تکوووون میخوری و ول کن نیستی به قدری تکون میخوری که واقعا شک میکنم که جا نداری؟!ولی ترجیح میدم بیشتر تکون بخوری تا استرس حرکاتت رو داشته باشم.

این چند روزا مامانی یه کم به هم ریخته است و همش بهونه میگیره از بابا جون.دیروز که واقعا بابت مخاطبین گوشیم داغون بودم و بابایی هم خودش نمیدونست چیکار کنه.شب قبلش هم که باااااز یه دل سیر گریه کردم و همش غرررر زدم به بابایی. اونم تقصیری نداره ولی من دوست دارم که بیشتر کنارم باشه از صبح تا ظهر که تو بانک بود و دوباره یه نماز و ناهار باز میرفت بانک،شب هم میرفت دنبال کارای سید ناصر و وقتی میومد ساعت ده یازده بود و به من میگفت بریم بیرون؟!منم که واقعا حالو حوصله بیرون رفتن نداشتم و کلی غررر میزدم.نمیدونم مامان جون،ولی تنها امیدم به اینه که تو با قدمت برکت رو بیاری به زندگیمون.دارم سعی میکنم که خودم رو آروم کنم و به اینده ای که پیش روی سه تامونه خوش بین باشم.

هنوز نمیدونم برا زایمان قراره چه اتفاقی برام بیفته؟!طبیعی میشم یا سزارین؟تحمل درد رو دارم یا نه؟ولی از خدا میخوام هر چیزی که هست به صلاح دوتاییمون باشه و من بتونم دختر عزیزمو صحیح و سالم بغل کنم. الان دیگه واقعا میخوام بدونم چه شکلی هستی؟میخام بدونم به کی رفتی؟اصلا نمیتونم تصورش رو بکنم ولی میدونم که حتما حتما خوشکل و ناز هستی:*

مامان جون،میدونم که الان تو از محیط اطرافت درک داری!برامون دعا کن دختر نازم،میدونم که تو خیلی عزیزی پیش خدا.برا بابا و مامانت دعا کن.دعا کن تا بتونم اونجوری که باید و شاید تو رو بزرگ کنم دعا کن که بتونم هدیه و امانتی رو که خدا بهم داده رو اونجوری که خودش میخاد تربیتش کنم.میخام تو رو زینب وار بزرگت کنم.

دعااااااکن دخترم:*

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)